
Breaking the Fourth Wall of Architectur; Death of Silent Observers | Conversation with Behrouz Marbaghi, Alireza Behzadi & Morteza Khayatpour Najib
کوچه در این سالها در هر شماره پروندهای در باب موضوعی مشخص باز کرده که تاکنون تأکید همه بر تخصص معماری بوده است؛ گاهی در سطح یک شهر و گاهی در سطح یک بنا؛ اما میدان برای پرداختن به حرفۀ معماری همچنان خالی است. هنوز هم وقتی میخواهیم دربارۀ حرفۀ معماری صحبت کنیم سرِ قلممان به سمت طراحی و تخصص معماری کج میشود. برای تعریف معمار و معماری، ابتدا باید تعریفمان را از حرفۀ معماری وسعت ببخشیم؛ اما واقعیت این است که این کم پرداختن به حرفۀ معماری، چه در دفاتر ما معماران و چه در جامعۀ حرفهای باعث نحیف شدن جامعه شده است. در این راستا با بهروز مرباغی، علیرضا بهزادی و مرتضی خیاط پور نجیب به گفتوگو نشستیم تا به حرفۀ معماری از زاویۀ نگاه معمارانی بنگریم که معماری را محدود به چهارچوب طراحی نکرده و توانستهاند با وسیع کردن دامنه و گسترۀ اندیشه، دیسیپلینهای دیگر را نیز به معماری پیوند بزنند.

مرباغی: با ورود به پروژۀ «خانۀ اردیبهشت اودلاجان» بود که متوجه شدم معماری یعنی مرمت شهری، یعنی مرمت اجتماعی و مرمت مدنی. یکی از علتهای رکود دفاتر معماری و مهندسان مشاور در کشور ما، چه دفاتر قدیمی و چه جدید، خشکیدن ریشۀ مطالعات و پژوهشهای معماری است. دلیل دیگر ناشی از خستگی است. همیشه نطفه افول در خود پدیده است. نقطۀ افول درون خود این دفاتر است. اکثر معماران این دفاتر نه مطالعه دارند، نه بهروز هستند و نه پروژههای جهانی را دنبال میکنند؛ خب بدیهی است اگر افول پیدا کنند و دچار مشکل شوند. ما در دفتر معماری معتقدیم اپراتور معماری باید مرز و اندیشۀ و سلیقۀ معمارانه داشته باشد تا بتواند با ما وارد گفتوگو شود. اگر با ما بمانند و پایدار باشند که چهبهتر، ثروت ما هستند و اگر با نمانند و بروند، جزو ثروت معماری خواهند بود.

بهزادی: من این روزها بیش از معمار، خود را یک کارآفرین میدانم؛ کارآفرینی که پیشبینیپذیر بودن، پویایی و تغییرپذیر بودن معماری برایش جذاب است. کاری که ما در پروژۀ «کارگاه نوآوری هفت و هشت» انجام دادیم (تغییر فضا براساس نیاز کاربران) حرفی نو نبوده و نیست و جزء معماری پایدار است. به نظرم معماری مولتی دیسیپلین[1] است. امروزه دیسیپلین ما دنیای تکنولوژی و نگاهی است که در حوزۀ استارتاپ[2] نسبت به تفکر کسبوکار مدرن و درآمد حاصل از تکنولوژی ساخت وجود دارد. گاهی این دیسیپلینهای دیگرند که ایدهپردازی میکنند و ما باید آن را معماری کنیم. امروز دغدغه «توسعه» است و به باورم توسعۀ کسبوکارمان باید هم از درون و هم از بیرون به یک شکل باشد و استانداردی برای خودش داشته باشد؛ امروز دغدغه، حل مسئله بهصورت جمعی، خلاقانه و معمارانه است؛ اینکه شمای معمار بتوانید برای حل مسئله با دیگر دیسیپلینها به گفتوگو بپردازید.

خیاط پور نجیب: ما دو دسته معمار داریم؛ معمارانی که تنها در حوزۀ تخصصیشان فعالیت میکنند و معمارانی که علاوه بر معماری کردن، کارآفرین هم هستند. وقتی اولین شمارۀ کوچه منتشر شد، مطمئن شدم که این همان دنیایی است که میتوانم سایر علایقم را در آن دنبال کنم. هنوز از معماری دست نکشیدهام و گاهی به معماری کردن مشغولم، اما سعی میکنم کمتر خودم را در جایگاه معمار و طراح به جامعه معرفی کنم. به نظرم امروز معماران با وجود هزینهها و مشکلات متعدد دیگر نمیتوانند تنها به پشتوانۀ طراحی فضای فیزیکی و بدون داشتن نگاه میانرشتهای در این حرفه فعالیتی مستمر داشته باشند. در خصوص مطرح بودن، اینکه امروز کوچه را بیشتر از من میشناسند هدفی بود که همواره در پی آن بودم. اکنون شخصیت معمار و دفتر معماری بهقدری جذابیت دارد که توانسته است از قدرت رسانه به نفع خود استفاده کند. امروز تلاش برای ستاره شدن بیشتر از گذشته است که البته نمیتوان تأثیر شبکههای اجتماعی را در این اتفاق نادیده گرفت.
عکاس: شقایق مهرزاد
بدون دیدگاه